روزهاست که این تژگاه بر سر همه شان خراب شود…
_بچه ها خسته نباشین…چند لحظه به من گوش کنید:همه ی نگاه ها به طرف مدیر کشیده شد:_فردا یه آزمون داریم.یه سری سوال ازتون پرسیده میشه که هرکس موفق بشه همه رو جواب بده، تو شرکت مادر استخدام میشهمطمئنا کسی که این استعدادو داره نباید پشت چرخ خیاطی تلفش کنهنفسم را سنگین بیرون فرستادم…به هدفم نزدیک شده بودم و چه چیزی از این بهتر؟حم آشوب بود و از شکمم صداهای عجیب غر
یامد.لباسهایم را در رختکن با