تمام مي شود روز محنت و غم
تمام مي شود درد دوری و هجر
نوید مي دهم طلوع فردا را
که همسفر خوب من از راه معرفت آمد
التیام د لشکسته را اکنون , به دست یار با وقار دادم
به مژده , صدا مي زنمت
و, مي گویم :
تمام شد . تمام !
تمام شد , روز محنت و غم ,فاخته !
شاعر الهه فاخته
کتاب شعر فاخته
شعر شماره 2
سایت رسمي الهه فاخته